-
کی به چی فکر میکنه ؟؟
پنجشنبه 16 تیرماه سال 1384 16:52
کفاش : به کفش عابرین ساندویچی : به شکم مشتری گدا : به جیب مردم وبلاگ نویس : به تعداد خوانندگان وبلاگ کیف قاپ : به هیکل کسی که نشون کرده مدیر مدرسه : به شغل پدر محصل کدخدا : به تعداد اعضای دهکده آدم عاشق : به شعرهای سوزناک آدم بیکار : به متراژ خیابانها افراد تو چت : به پی ام آدمای با کلاس : به گره کروات شون آدم فضول :...
-
هفت سین
سهشنبه 2 فروردینماه سال 1384 16:18
هفت سین پولدارها ۱. سبزی پلو با ماهی ۲. سکه های طلا ۳. سفر به سانفرانسیسکو ۴. سفره سرمه ۵. سواری با سوبارو ۶. سروسری داشتن با سیمین ۷. سنتور زدن هفت سین فقرا ۱. سیب زمینی با تخم مرغ ۲. سکه دوریالی ۳. سفر به سرآسیاب ۴. سفره سوراخ سوراخ ۵. سواری با سه چرخه ۶. سر به سر گذاشتن با سکینه ۷. ساز مخالف زدن مثل (ندارم)
-
دوران زندگی
دوشنبه 30 آذرماه سال 1383 16:07
شش سال اوّل زندگی: • گریه نکن • شیطونی نکن • دست تو دماغت نکن • تو شلوارت پیپی نکن • مامانت رو اذیّت نکن • روی دیوار نقاشی نکن • انگشتت رو تو پریز برق نکن • دمپایی بابا رو پات نکن • به خورشید نگاه نکن • شبها تو جات جیش نکن • تو کمد مامان فضولی نکن • با اون پسر بیتربیته بازی نکن • اسباببازیها رو تو دهنت نکن • زیر...
-
دلیل محکم
چهارشنبه 20 آبانماه سال 1383 13:44
۱۸دلیل محکم برای اینکه به مرد بودن خود افتخار کنید: 1- همیشه از نام خانوادگی شما استفاده میشود. 2- مدت زمان مکالمه ی تلفنی شما حداکثر سی ثانیه است . 3- برای یک مسافرت یک هفته ای تنها یک ساک کوچک دستی نیاز دارید. 4- در تمام شیشه های مربا و ترشی را خودتان باز میکنید. 5- دوستان شما توجهی به کاهش یا افزایش وزن شما...
-
عریضه موسسه گدایان
شنبه 28 شهریورماه سال 1383 16:32
قابل توجه مردم دلسوز و مهربان موسسه گدایان تهران که در زمینه حمایت و هدایت گدایان وابسته به این موسسه گام برداشته است جهت رفاه حال شما بانیان خیر اقدام به ساماندهی افراد زیر مجموعه نموده است که تقاضا میشود شما خوبان فقط به افرادی که دارای کارت این موسسه میباشند کمک کنید . از جمله مزایای دارندگان این کارت بشرح زیر...
-
در فراق یار
سهشنبه 10 شهریورماه سال 1383 17:21
یک آقای چاق ¤¤¤ عزیزم صبح که از خواب پا شدم و میز صبحانه را خالی از نان داغ و پنیر و مربا و..... دیدم و وقتی مجبور شدم صبحانه را در حیاط آنهم با نان بیات و با دستی سوخته و تخم مرغ سوخته بخورم بی اختیار دلم برات تنگ شد و در فراقت دچار ضعف عشق شدم. یک آقای حسود ¤¤¤ آخرش هم کار خودتو کردی و رفتی مسافرت باشه عیب نداره...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 31 خردادماه سال 1383 23:10
سلام بچه ها ببخشید که اینقدر طول کشید .من حتماً امروز یا فردا update مى کنم.
-
تبعیظات ظالمانه
پنجشنبه 10 اردیبهشتماه سال 1383 17:48
¤ اگر مردی زن نگیرد « عاقل » است ولی اگر زنی شوهر نکند ، « بیخ ریش پدرش مانده » است. ¤ اگر مرد شبها تا صبح بیرون از منزل بماند ، « مهمانی » بوده است ولی اگر زن بعد از غروب آفتاب به منزل بیاد « ددر » رفته بوده و رفیق دارد . ¤ اگر مرد با خشونت صحبت کند « لحن مردانه »دارد و اگر زن با خشونت حرف بزند « بی ادب و دریده » است...
-
هشت روز هفته
سهشنبه 11 فروردینماه سال 1383 18:16
شنبه ¤ مرد : امروز ناهار چی داریم؟ زن : ببین ، امروز قراره من و زری با هم بریم «فال قهوه روسی یخ زده» بگیریم . میگیند خیلی جالبه ، همه چی رو درست میگه . به خواهر شوهر زری گفته « شوهرت برات یه انگشتر بزرگ میخره » خیلی جالبه نه ؟ سر راه یه چیزی از بیرون بگیر بیا. یکشنبه ¤ مرد : عزیزم ، امروز ناهار چی داریم؟ زن : ببین ،...
-
haPpy new nourOoz
دوشنبه 3 فروردینماه سال 1383 19:40
یا مقلب القلو ب و الابصار یا مدبر الیل و النهار یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال لحظه ها از لحظه ها تفریق شد و سر انجام این سال نیز اخر شد اما دوستیها با دوستیها جمع شد و عشق ها با عشق ها ترکیب شد. قلبها با قلبها پیوند خورد و دستها در دستها ارام گرفت و شروعی نو با بهاری دیگر اغاز شد پس دوباره پایانی...
-
وصیّت نامه ی یه بنده خدا
یکشنبه 17 اسفندماه سال 1382 19:21
قبر مرا نیم متر کمتر عمیق کنید تا پنجاه سانت به خدا نزدیکتر باشم . بعد از مرگم، انگشتهای مرا به رایگان در اختیار اداره انگشتنگاری قرار دهید. به پزشک قانونی بگویید روح مرا کالبدشکافی کند، من به آن مشکوکم! ورثه حق دارند با طلبکاران من کتککاری کنند. عبور هرگونه کابل برق، تلفن، لوله آب یا گاز از داخل گور اینجانب اکیدا...
-
برست به دست گضنفر
شنبه 2 اسفندماه سال 1382 14:07
مضمون نامه خانم ترک زاده به پسر کاکل زریش غضنفر: گضنفر جان سلام! ما اینجا حالمام خوب است. امیدوارم تو هم آنجا حالت خوب باشد. این نامه را من میگویم و جعفر خان کفاش براید مینویسد. بهش گفتم که این گضنفر ما تا کلاس سوم بیشتر نرفته و نمیتواند تند تند بخواند، آروم آروم بنویس که پسرم نامه را راحت بخواند و عقب نماند. وقتی تو...
-
سختیهای زندگی
سهشنبه 21 بهمنماه سال 1382 21:25
زندگی با سختیهای زیادی همراه است یه روز یکی از دوستانم تعریف میکرد که یه شب خوابش سنگین میشه تخت میشکنه بعد از خواب میپره دستش میشکنه فرداش از مرحله پرت میشه پاش هم میشکنه و به دلیل هزینه بالای بیمارستان میزنه به سرش و سرش هم میشکنه فرداش جلو دوست دخترش سوتی میده بعد خودشو میزنه به اون راه گم میشه و کلی اعصابش خورد...
-
۲۴ ساعت زندگی ایرانی
پنجشنبه 16 بهمنماه سال 1382 21:21
¤ساعت ۸ صبح:درگیری در خیابان، ترافیک سنگین، مچاله شدن اعصاب. ¤ساعت ۹ صبح:خمیازه کشیدن در اتاق کار اداره . ¤ساعت ۱۰ صبح:دعوا در شورای شهر و مجلس. ¤ساعت ۱۱ صبح:دریافت احضاریه برای حضور در دادگاه . ¤ساعت ۱۲ ظهر:انتشار روزنامه کیهان، آبرو ریزی های شهروندان . ¤ساعت ۱ بعد از ظهر:ناهار، نماز و غیبت. ¤ساعت ۲ بعد از ظهر:شنیدن...
-
خواهرم مکن این کار را !
جمعه 21 آذرماه سال 1382 10:36
خواهرم در کوچه آرایش مکن! از جوانان سلب آسایش مکن گیسوان از روسری بیرون مریز بر مسیر دیدگان افسون مریز خواهرم دیگر تو کودک نیستی فاش می گویم عروسک نیستی خواهرم ، این لباس تنگ چیست؟ پوشش چسبان رنگارنگ چیست؟ خواهرم اینقدر طنازی نکن! با امور شرع لجبازی نکن در امور خویش سرگردان مشو لایق چشمان نامردان مشو خواهرم ، پاچه ت...